هستی فنچ باباش

بارها خوانده ام وشنیده ام که بهشت زیر پای مادران است.   ولی من ادعایی ندارم وقتی بهشت با تمام وسعتش در آغوش من است.     ...

 دختر نازم امروز سه ماهه شدی . چقدر این سه ماه زود گذشت ...

فرشته زمینی من دخترم هستی جان   وقتی به تو مینگرم انگار به منظره ای خیره شده باشم بی نهایت چشم نواز منظره ای که هر چه مینگری زیبایی هایش تمامی ندارد. مثال زدنی نیست،رویاییست.پر از طراوت تازگی.     تو یک تابلوی نقاشی شده ای با خالقی که برای امضای اثرش تمام زیبایی ها را بکار برده است.محو تماشایت می شوم و چه لذتی دارد در زیبایی غرق شدن.     و بدان آنجا که کسی به اثری چشم می دوزد و از زیبایی آن لذت میبرد ناخواسته و ناخود اگاه افریینده اثر را ستایش می کند.     پس به تو می نگرم تا ستایشگر آفریدگار این همه معصومیت و زیبایی باشم. چه نیایش دل نشینیست با معبودم،...

دختر گلم امسال سال خرگوشه شما هم خوابت مدل سال شده روزا همش خرگوشی می خوابی ولی مامان فدات شه اینقدر خوبی تا حالا( گوش شیطون کر )شبا راحت خوابیدی و مامانو اذیت نکردی. عزیز دلم امروز یاد گرفتی نیم غلت بزنی.وقتی به کمر می خوابمندمت اونقدر دستو پا میزدی که بشکم بشی کلی هم حال میکنی برا خودت  ولی نمی دونی با دستت باید چکار کنی. امروز خیلی بی قراری کردی همش گریه میکردی و خودتو لوس میکردی منم که دل نازک همش بغلت می کردم مامان فدات شه ...

سلام عمه جونا خوفید آتاناز و سارینا خوفن؟دلم اینقدر براتون تنگیده.این عکس ۲ ماهگی آتاناز عمه جونه راس راسیم نازه(بگو ماشالا)     من ۲ ماهه شدم  آتاناز ۴ ماهه. اینم سارینا گلی   زودی بیاد ما باهم بازی کنیم و امیر مهدی که نمی دونم چرا مارو با خشونت نوازش میکنه ما هم می خوایم اینکارو کنیم         ...

اول اینکه امروز تفلد بابایی من بود. دوم اینکه منم ۲ ماه شدم آخ جون من ۲ ماهه شدم بابایی سی ساله  یعنی بابایی ۲۹ سال و ۱۰ ماه از من بزرگتره بابایی دوست دارم تفلدت مبارک بابایی سال دیگه حمتن برات نینای نانای میکنم ...

مامان وقتی میگم تو منبع انرژی مثبتی این از آثارشه  ما امسال دو تا سفره هفت سین داشتیم.(سالای قبل یکیشم نداشتیم نَکِ من تنبل باشم ،سال تحویلارو تهران بودیم )   اول هفت سین خرگوشیه هستی جونم (با اجازه مامانای کلوپ نی نی های ناز خرداد ۸۸نی نی سایت)با گل سرسبد سفره هستی   اینم یه عکس مثلا هنری      اینم سفره هفت سین سال ۹۰     بازم هستی طلا         ...

خدایا  به تعداد نفسهایی که کشیده ام بتعداد تمام پلک زدنهایم و بتعداد تمام ثانیه های عمرم هزاران هزار بار تورا سپاس برای دخترم بهترین هدیه عمرم .  همیشه فکر میکردم ما چه گلی بسر پدر و مادر مان زدیم که بچه بخواهد بزند.و یقین اگر خداوند لطف نمی کرد و طعم شیرین مادر بودن را نسیبم نمی کرد و این فرشته کوچولو را نمی فرستاد سالها بر این عقیده استوار می ماندم. حالا وقتی به چشمهای معصوم دخترم مینگرم میبینم چه اشتباه فکر میکردم .حضور هر کودکی حجت را بر والدینش تمام میکند .و چه منتی است بر ما که زندگیمان گلستان شده است. خدایا تو را  سپاس  برای کوچولوی شیرینم. سپاس  برای همسر مهربانم سپاس...